English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (824 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cold reduce U نورد کردن در حالت سرد
cold roll U نورد کردن در حالت سرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
rolls U نورد کردن
rolled U نورد کردن
roll U نورد کردن
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
hot roll U نورد کردن داغ
bar work U نورد کردن میله
cog down U به سمت پایین نورد کردن
mill U نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills U نورد کردن فرز کردن اسیاب
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
damp U دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
dampers U دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
dampest U دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
rolled U نورد
drum U نورد
roll U نورد
carriages U نورد
carriage U نورد
inking roller U نورد
beams U نورد
roller U نورد
rollers U نورد
rolled copper strips U مس نورد
drummed U نورد
rolls U نورد
beam U نورد
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
cold galvanize U گالوانیزه کردن در حالت سرد
dive bombing U بمباران کردن در حالت شیرجه
deconcentrate U از حالت تغلیظ خارج کردن
uncouple U از حالت زوجی خارج کردن
cold swage U اهنگری کردن در حالت سرد
to declare a state of emergency U اعلان کردن حالت اضطراری
cragsman U کوه نورد
breaking down roll U نورد شکست
cross roll U نورد عرضی
warp beam U نورد بالا
cross country mill U نورد چلیپایی
mills U کارخانه نورد
dummy roll U نورد کور
center disc roll U نورد دیسکی
cr U بازگشت نورد
roller U قرقره نورد
rollers U قرقره نورد
sailer U دریا نورد
grooved roll U نورد شیاردار
break down roll U پیش نورد
rolling mill U دستگاه نورد
roll pass U کالیبر نورد
roll pass U رخده نورد
roll stand U مقام نورد
seafarer U دریا نورد
rolling U نورد زدن
roughing roll U پیش نورد
seafarers U دریا نورد
sailor U دریا نورد
sailors U دریا نورد
blooming roll U نورد شمشه
blooming train U مسافت نورد
seagoer U دریا نورد
alpinist U کوه نورد
shipper U دریا نورد
universal roll U نورد یونیورسال
mountaineers U کوه نورد
carriage control U کنترل نورد
continous rolling U نورد دائمی
mountaineer U کوه نورد
seagoing U دریا نورد
carriage return U بازگشت نورد
cosmonauts U کیهان نورد
shipman U دریا نورد
sheet roll U نورد ورق
mill U کارخانه نورد
breast U نورد پایین
cosmonaut U کیهان نورد
breaks U از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
demilitarised U از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
to stonewall U در حالت تدافع بازی کردن [ورزش]
to defend aggressively U در حالت تدافع بازی کردن [ورزش]
break U از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
demilitarizing U از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarizes U از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarize U از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarising U از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarises U از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarized U از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
done for <idiom> U ویران کردن ،به حالت نزار درآمدن
safing U از حالت مسلح بودن خارج کردن
demobilization U بر طرف کردن حالت بسیج عمومی
plug mill U دستگاه نورد توپی
tube rolling U نورد کاری لوله
beam rolling mill U نورد کاری تیر
roll housing U پایه دستگاه نورد
carriage control tape U نوار کنترل نورد
tire rolling mill U دستگاه نورد لاستیک
plate roll U غستگاه نورد صفحه
blooming stand U مقام پیش نورد
chilled roll U نورد سخت کننده
sheet mill stand U مقام نورد ورق
single stand mill U دستگاه نورد یک مقامه
slabbing mill U دستگاه نورد لوحه
plate mill U غستگاه نورد صفحه
compressed asphalt U اسفالت نورد شده
drawing mill U دستگاه نورد کششی
hot strip mill U مسیر نورد گرم
tire mill U دستگاه نورد لاستیک
ingots slab mill U دستگاه نورد لوحه
cold rolling mill U دستگاه نورد سرد
narrow strip mill U نورد نوار باریک
wire rod mill U کالیبر نورد سیم
seamanlike U مثل دریا نورد
rolled profile U نیمرخ نورد خورده
manufactoring tape milling machine U دستگاه نورد صنعتی
cogging stand U مقام پیش نورد
rolled iron or steel U فولاد نورد خورده
wire rolling mill U دستگاه نورد سیم
roughing stand U مقام پیش نورد
roll piercing process U روش نورد مایل
muck mill U دستگاه نورد فولاد
cogging mill U دستگاه نورد شمشه
rolled glass U شیشه نورد خورده
intermediate roll stand U مقام نورد میانی
cogging stand U مقام دستگاه نورد
breaking down stand U مقام پیش نورد
continous rod mill U دستگاه نورد سیم دائمی
bar mill U دستگاه نورد میله گرد
cogging mill train U مسیر دستگاه نورد شمش
cogging roll U دستگاه نورد اولیه شمش
wide strip mill U دستگاه نورد نوار پهن
hot rolled strip U باریکه نورد شده داغ
double two high rolling mill U دستگاه نورد مضاعف دوبل
corrugated rolling mill U دستگاه نورد ورق موجدار
sheet roller U کارخانه نورد ورق فلزی
armor plate rolling mill U دستگاه نورد ورق زرهی
smoothing rolls U دستگاه نورد نرم کننده
platen U نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
fielder U بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
modes U وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode U وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
platen U صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
reader U یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
readers U یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
escape character U کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
master clear U کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
preparations U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparation U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
housekeeping U در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
hallucinated U گرفتار اوهام وخیالات شدن حالت هذیانی پیدا کردن هذیانی شدن
hallucinates U گرفتار اوهام وخیالات شدن حالت هذیانی پیدا کردن هذیانی شدن
hallucinating U گرفتار اوهام وخیالات شدن حالت هذیانی پیدا کردن هذیانی شدن
hallucinate U گرفتار اوهام وخیالات شدن حالت هذیانی پیدا کردن هذیانی شدن
power down U خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
reprisal U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
temperaments U حالت
condition U حالت
state U حالت
temperament U حالت
mood U حالت
cases U حالت
self U حالت
status U حالت
attitudes U حالت
Recent search history Forum search
1Potential
1 if there's any justice
1incentive
1affixation
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com